دستهایی در کار است تا کارگران ساختمانی بیمه نشوند/ باید از صورتهای سوخته و دستان ترکخورده کارگران شرم کنند!
کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی استان کردستان در بیانیهای به مناسبت هفته تامین اجتماعی به تشریح مشکلات موجود پرداخته است.
کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی استان کردستان در بیانیهای به مناسبت هفته تامین اجتماعی به تشریح مشکلات موجود پرداخت.در این بیانیه میخوانیم: «تامین اجتماعی در هر کشوری بستری است مناسب جهت رشد وتوسعه پایدار و بیمه میتواند به عنوان حامی اصلی کسب و کار در اشتغالزایی و تامین امنیت شغلی می تواند نقش به سزایی داشته باشد. این سازمان بنا به ماهیت وجودیاش خدمات ارزندهای را به زیر مجموعه خود ارائه داده و فی الواقع سازمان بسیار خدومی است و ما به عنوان نماینده بخشی از جامعه کارگری خود را بخشی از این سازمان میدانیم و از دستاوردهای آن دفاع میکنیم. از سال ۸۹ به بعد حدود یک میلیون کارگر و استادکار فعال در بخش صنعت ساختمان همراه با خانوادههایشان زیر چتر حمایتی این سازمان قرار گرفتهاند که به باور ما حدود ۵۰ درصد فعلی کارگران ساختمانی را دربرمیگیرد. از طریق انجمنهای صنفی حدود یک میلیون کارگر ساختمانی ساماندهی شدند و در کلاسهای آموزشی شرکت نمودند و با مسایل ایمنی و حوادث کار و قوانین و مقررات بین کارگر و کارفرما و کار صنفی و تشکلاتی آشنا شدند از طریق انجمنها دهها هزار نفر افراد غیرکارگر که به دلایلی از بیمه کارگران ساختمانی استفاده میکردند شناسایی و پرونده آنها مختومه شدند و کارگران واقعی جایگزین این افراد شدند.بر اساس ماده ۵ سازمان هر کارگر و استادکار واجد شرایط می تواند از بیمه تامین اجتماعی برخورد شود. اما اینک به بهانههای مختلفی بیمه کارگران ساختمانی در سطح کشور عملا متوقف شده و دستهای پنهانی در مجلس شورای اسلامی مانع تصویب نهایی و اصلاح ماده ۵ این سازمان میشود و صدها هزار کارگر ساختمانی ماههاست که در انتظار بیمه به سر میبرند. کارگرانی که با خلافیت و مهارتهای نوین خود نقش غیره قابل انکاری در توسعه شهرها ونقش ونگار ساختمانها و همچنین ارائه خدمات به سایر بخشهای دیگر جامعه داشتهاند. اما اینک چرا کارگران باید جلوی در تامین اجتماعی چند سالی منتظر جواب سربالای مسئولین باشند؟در هفته تامین اجتماعی جا دارد یادآور شویم کدامیک از مسئولین این مملکت از بیمه تامین اجتماعی برخوردار نیستند و آیندهشان تضمین نیست؟ باید شرم کنند از صورتهای سوخته و دستان ترکخورده کارگرانی که تمام امیدها و آرزوهایشان برخورداری از بیمه تامین اجتماعی است و این حق را به نا حق از آنان سلب میکنند. تامین اجتماعی برای کارگرانی که چندین سال است در انتظار بیمه به سر م برند اما اینک به علت حادثه کار فوت و یا دچار مصدومیت شدهاند و در سختترین شرایط اقتصادی شرمنده خانواده خود هستند چه جوابی دارد؟ چه کسی جوابگوی کارگری است که به علت عدم توانایی مالی کودکش در بستر بیماری است و توانایی پرداخت هزینههای درمان را ندارد؟ این برخوردها با کارگران با استراتژی مستضعف مداری دولتها کاملا در تضاد است.»